به بهانه تولد خواهری
یادم نمی رود روزهای قبل از تولدت را …
خدا بعد از چند سال به خانواده چهار نفره مان عنایت کرده و قرار بود به زودی فرشته ای کوچک وارد جمع مان شود. من و خواهر دومی که حالادیگر برای خودمان خانم هایی شده بودیم در خاله بازی هایمان برایت مادری می کردیم و نقل محافل کودکانه مان حرف ازآمدن تو بود.
روزی که بابا جلسه ای غیر رسمی تشکیل داد تا برایت اسم بگذاریم حتما خودت هم که مهمان قلب وروح مامان بودی گوشه ای منتظر چشم می چرخاندی تا نامت از آسمان فرو بیاید، مطمینم تو هم حاضر ساکت جلسه مان بودی…
از هر طرف اسمی برایت پیشنهاد می شد:زهرا ،لیلا،مهرناز،مریم… اصرار خاصی وجود داشت، که اسمت با -م- شروع شود تا با اسم من و خواهر دومی هم خوان باشد.من هم آبجی بزرگه (دختر تپل حاضر جواب خانواده )بودم که هر از چند گاهی با کلامی شیرین دلبری کرده و لب ها را به لبخندی مهمان می کردم، مشغول تعیین اسم برایت بودم.همین طور که در ذهنم با کلمات بازی می کردم و هم نوا با اسم خودم دنبال اسمی برایت می گشتم،فرشته کوچکی درگوشم نجوا کرد “مهدیه”
خوشحال از هم آهنگی آن با نام خودم و خواهر دومی، آن را به زبان آوردم.
لبخند رضایت پدر نشان از پیروزی من شد فرشته ها در طبق هایی از گل نامت را پایین آوردند،
“مهدیه “
خواهرکم امشب نیزسالروز میلادت همراه با عطر دل انگیز فرارسیدن ماه شعبان المعظم همراه است.
در این بیست و اندی سال که از خدا عمر گرفتی،جلو چشمانمان با بوته یاس همسایه جان گرفتی و بزرگ شدی و حالا دیگر برای خودت خانمی شدی مثال زدنی..
دخترک شلوغ چند سال پیش مان با موهای خرگوشی و چشمان پر فروغش حالا شده دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیوتراپی دانشگاه تهران،و انشاالله نخبه علمی و البته متدین کشور،دخترکی پر هیجان با کلی دغدغه های مهم و اساسی برای خودش و کشورش، همانند دخترکان هم کلاسی و هم سنگری اش پر تلاش و مصمم..
مهربانم،برای تمام تلاش هایت در این سال ها چه آنها که به نتیجه رسیده و چه آنها که هنوز در بستر زمان در حال حرکت است هزاران مرحبا؛ تو شایسته تقدیری
واما
خواهر خوش فکر جهادگرم،امیدوارم حالا که سالروز میلادت با عطر نرگس ماه شعبان المعظم معطر شده مصداق واقعی “کلنا عباسک یا مهدی “باشی و خودت را هر چه بیشتر از پیش برای ظهور موعود نجات بخش مان آماده کنی.
نمی دانم رمز وراز هم راهی مهدیه و ماه شعبان و میلاد و موعود چیست؟!!!
اماایمان دارم که آن را کلید واژه های چکیده و بیان مساله زندگی ات خواهی کرد.
کشورمان به تو و هم سنگرهایت برای آینده ای روشن نیاز دارد. شهید بابایی ها،برونسی ها، علم الهدی ها،همت ها،خرازی ها،زین الدين ها،امینی ها،جهان آرا ها،چمران ها،حججی ها،لطفی هاواحمدی روشن ها،شهریاری ها،چشم امیدشان به شماست و قطعا دعای خیرشان همراهتان… ،پس محکم و مقاوم پیش برو ناامیدشان نکن همان طور که تابه امروز نکرده ای …و بدان که خواهر دهه شصتی ات! همواره پشتت ایستاده و با تمام قوا حمایتت می کند.هر جا کمک خواستی فقط لازم است سرت را به عقب برگردانی تا من را تمام قد درکنارخودت ،ببینی. ،جنگیدن برای حراست از مرزهای فرهنگی کشورمان با من و توست،جان دادنش با من ساختنش باتو ….
به امید به دست آوردن لبخند رضایت امام مهربانی ها مهدی( عج الله تعالی فرجه )