زندگی نامه حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
دختر امام کاظم (علیه السلام) و خواهر امام رضا (علیه السلام)، از بانوان برجسته و بافضیلت خاندان اهل بیت و از جمله امامزادگان مدفون در قم است که زیارت مرقد او نزد شیعیان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مأمون خلیفه عباسی،درسال200 علی بن موسی الرضا (ع) رابه طوس تبعید کرد.صاحب کتاب تاریخ قم می گوید: حضرت معصومه (سلام الله علیها)در سال 201 به قصد دیدار برادر از زادگاه خود مدینه به جهت دیدار برادر راهی مرو شد. گفته شده فاطمه معصومه پس از دریافت نامه برادرش، خود را آماده سفر نمود (امینی،الغدیر، ج1،ص 170). حضرت معصومه با کاروانی از بستگان و خویشانِ خویش راهی ایران شدند (داخل بن سید ، من لایحضره الخطیب ،ج 4، ص 461). چون به ساوه رسیدند دچار جنگ سختی با دشمنان اهل بیت شدند و همه برادران و برادرزادگان وی به شهادت رسیدند. فاطمه معصومه پس از دیدن جنازه های غرقه به خون عزیزانش به سختی بیمار شد. وی پس از این جریان، خادم خود را امر فرمود که او را به قم ببرد (تشید ،قیام سادات علوی ،ص 160). قول دیگر آن است چون خبر بیماری ایشان به آل سعد رسید تصمیم گرفتند خدمت ایشان رسیده و از وی درخواست کنند تا به قم بیایند (ناصرالشریعه ،تاریخ قم ،1383 ش ،ص 163). در این میان موسی بن خزرج بن سعد اشعری یکی از اشعریان قم و از اصحاب امام رضا (علیه السلام) بر این امر تقدم جست و خدمت فاطمه معصومه رسید (مجلسی ، بحار الانوار،1403 ق ،ج48،ص 290). مهار شتر ایشان را گرفت و ایشان را وارد قم ساخت و در خانه خویش منزل داد.دربعضی از منابع 23ربیع الاول را روز ورود حضرت معصومه (سلام الله علیها) به قم دانسته اند. ایشان 17روز در این خانه ساکن و به عبادت و راز و نیاز مشغول بودند. اکنون عبادت گاه ایشان به -بیت النور- مشهور است.
دلایلی بر عصمت حضرت معصومه (سلام الله علیها)
حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ از جمله زنانی است که میتوان ادعا کرد تالیتلو معصوم است؛ ایشان از اندک زنانی هستند که بیشترین بهره برداری را از فروغ جاودان الهی و نور ولایت، داشتند و توانستند خود را در کمالات معنوی اندکی پایینتر از معصومان (علیهم السّلام) بسازند، حضرت معصومه (سلام الله علیها) مانند حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بنا به مقتضای عبارت معروف «أهل البیت أدری بما فی البیت» - اهل خانه از آنچه که در خانه میگذرد، بیشتر از دیگران میدانند - هستند(حکیمی، محمد،حضرت معصومه و شهر قم، معاصر، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1376، ص 41).
شخصیت مثبت و عفیفانه ایشان باعث شد که حضرت رضا (علیه السلام) به او لقب معصومه داد. چرا که از امام رضا (علیه السلام) روایت شده: «هر کس معصومه (سلام الله علیها) را در قم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت نموده است». (سپهر، ناسخ التواریخ، ج3، ص68) شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) در او تجلی یافته است. در روایتی آمده که هنگام دفن حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) زمانی که به جستجوی شخصی قابل برای گذاشتن حضرت در داخل قبر بودند، ناگاه از جانب صحرا دو نفر نقاب دار پیدا شدند و همین که به نزدیک جنازه پاک و مطهر حضرت رسیدند، از مرکب خود پیاده شده و بر جنازه حضرت معصومه (سلام الله علیها) نماز خواندند و ایشان را در داخل خاک گذاشته و دفن کردند؛ که به احتمال قوی آن دو نفر امام رضا و امام جواد (علیهما السلام) بوده اند (اشتهاردی، معصومه فاطمه دوم، ص159).
افزون بردلایل بالا در عصمت حضرت معصومه (سلام الله علیها) و امثال ایشان باید گفت، علاوه بر استعداد وطهارت ذاتی که این بزرگواران داشتند اکتساب و پذیرش عصمتی که به سبب اطاعت از عصمت امام معصوم حاصل میشودغیر از عصمتی که از طرف خداوند به انبیای الهی و اوصیای آنها به خاطر ظرفیتشان عنایت فرموده است چنانکه آن حضرت نیز برخوردار از مرتبهای از عصمت اکتسابی و دارای مقام شفاعت در نزد خداوند و صاحب کرامات عالیهای است که با تمسک به ولایت و اطاعت از امامت آن را خداوند به آن حضرت اعطاء نموده است.
مقام بانوی کریمه از زبان امامان معصوم (علیهم السّلام)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدا حرمی دارد و آن مکه است، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ حرمی دارد و آن مدینه است، امیرالمؤمنین (علیه السلام) حرمی دارد و آن کوفه است… بهشت هشت در دارد که سه تای آن از قم است؛ در این شهر زنی از فرزندان من از دنیا میرود، نام او فاطمه دختر موسی ـ علیه السلام ـ است و با شفاعت او همه شیعیان من روانه بهشت میشوند(قمی، عباس، سفینة البحار، ج 2، ص 376).
شهر قم مدفن تعداد زیادی از امامزادگان است و هر کدم دارای مقامات بس والایی هستند، اما ائمه ـ علیهم السّلام ـ تنها از اهمیت شخصیت و زیارت دختر موسی بن جعفر ـ سلام الله علیها ـ سخن گفتهاند، این خود نشانگر عظمت معنوی این بانوی بزرگ است.
داشتن زیارت نامه مخصوص
این بانوی بزرگوارمانندپیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السّلام) دارای زیارت نامه ی مخصوص است، در حالی که در آرامگاههای دیگر امامزادگان به طور معمول خواندن فاتحه مرسوم است.
چند نکته در زمینه شخصیت حضرت معصومه (سلام الله علیها)
1 . مسافرت ایشان پس از هجرت اجباری برادر بزرگوارش امام رضا (علیه السلام) به مرو به سمت ایران به جهت دیدار با برادر، اما آنگونه که مورخان نوشتهاند این مسافرت به سرانجام نرسید و حضرت معصومه با رسیدن به ساوه بیمار شد و دستور داد او را به قم ببرند و در همین شهر بود که جان را به جان آفرین تسلیم کرد(قمی، عباس، همان، ص 376؛ حکیمی، محمد، حضرت معصومه و شهر قم، معاصر، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1376، ص 41 ـ 40). حرکت آن حضرت از مدینه به سمت ایران با این مسیر طولانی و به جان خریدن همه سختیهای مسافرت مخصوصاً خطراتی که از ناحیه حکومت مأمون آن حضرت را تهدید میکرد حاکی از شخصیت سیاسی و اجتماعی این بانوی بزرگ است.
2 . در این مسافرت آن گاه که مریض شد و از دستیابی به امام رضا ـ علیه السلام ـ مأیوس شد با توجه به آگاهی او از موقعیت آینده قم و مرکزیت فرهنگی آن دستور داد او را به قم ببرند تا پس از پرواز روح بلندش به سوی ملکوت، حرم بهشت گونهاش مأمن عاشقان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ قرار گیرد.
این تصمیم یعنی دستور برای رسیدن به قم، حاکی از داشتن دید فرهنگی دختر موسی بن جعفر ـ سلام الله علیها ـ است. در این راستا وقتی زندگینامه آن حضرت را مطالعه کنیم در مییابیم که یکی از القاب مشهور آن حضرت «محدثه»(محمدحسون؛ ام علی مشکور، اعلام النساء المومنات، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1411 هـ . ق، ص 577) است، وی روایاتی را از اجداد طاهرینش نقل کرده، همچنین جمعی از ارباب علم حدیث از او نقل حدیث کردهاند؛ از آن جمله میتوان به روایتی که آن حضرت در سلسلة سند هست و به خبر مسلسل به فواطم (قمی، عباس، همان، واژه شیع و فطم) مشهور شده اشاره کرد:
بکر بن احمد قصری از فاطمه دختر امام رضا ـ علیه السلام ـ و او از فاطمه (حضرت معصومه) و زینب و ام کلثوم دختران امام کاظم ـ علیه السلام ـ و آنان از فاطمه دختر امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت کردهاند و سند این حدیث به حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ میرسد که فرمود: آیا فراموش کردهاید فرمایش رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ را در روز عید غدیر که فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» (شافعی، شمس الدین محمد، اسنی المطالب، مکتبه الامام امیرالمؤمنین، اصفهان، ص 50).
و همچنین روایت دیگری با همین سلسله سند که به حدیث معراج مربوط است (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 65، ص 76، ح 136).
مقام شفاعت بانوی در قم آرمیده
بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم، از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که دختر نبوت و همسر امامت هستند نیز مقام شفاعت ذکر شده که شفاعت ایشان، گستره ای دارد بسیار وسیع و جهان شمول و می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد؛ همچنین برای حضرت معصومه (سلام الله علیهما) نیز مقام شفاعت در برخی روایت ذکر شده تا آنجا که به ایشان لقب شفیعه روز جزا داده اند. (مسعودی، زندگانی و فضایل حضرت معصومه (علیها السلام)، ص35و36) بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: «با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند» (مجلسی، همان، ج6، ص216). همچنین در فرازی از زیارت نامه حضرت معصومه که از امام رضا (علیه السلام) نقل شده، آمده است: «ای فاطمه مرا در بهشت شفاعت کن (همان، ج102، ص266).
مقام حضرت معصومه (سلام الله علیها) در نزد پدر
این بانوی کریمه در دوران حکومت فردی سفاک و ظالم به نام هارون الرشید می زیست. هارون دشمنی عجیبی با امام موسی کاظم (علیه السلام) داشت بطوریکه تا متوجه رفت و آمد شخصی به منزل امام (علیه السلام) می شد، او را مورد آزار و اذیت قرار میداد. اینکه در تاریخ می خوانیم حضرت معصومه (سلام الله علیها) ازدواج نکردند، یکی از دلایلش همین است که کسی جرأت نمی کرد به عنوان داماد موسی بن جعفر (علیهما السلام)، با این خاندان وصلت نماید. (زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ص162) آنچه در مورد ایشان مورد توجه است بزرگ شدن در دامن پدرشان وتربیت پذیری از برادرشان حضرت امام رضا علیه السلام است، این بانوی بزرگوار حق تربیت را کامل به جا آورده و با ولایت پذیری کامل و اطاعت و حمایت کم نظیر از امام زمان خود ادای تکلیف نمودند.
وقتی پدری در مورد دخترش جمله «فداها ابوها» (پدرش فدای او باد) بکار می برد، نشان دهنده عشق کامل پدر به دختر است. با مراجعه به تاریخ می بینیم تنها دو نفر برای دختر عزیزشان این جمله را به کار بردند، یکی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مقام حضرت فاطمه (سلام الله علیها) (شیخ صدوق، آمالی صدوق، ص234) و دیگری حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) در مقام علمی حضرت معصومه (سلام الله علیها) (مستنبط، کشف اللئالی).
چرا حضرت معصومه (سلام الله علیها) کریمه نامیده شدند
حضرت فاطمه دختر امام موسی بن جعفر(ع) دارای القاب زیادی هستند، در کتاب «انوار المشعشعین» به غیر از دو لقب «معصومه» و «کریمه اهل بیت» ده لقب دیگر در زیارتنامهای، برای حضرت معصومه (سلام الله علیها) نقل شده است (مهدیپور، علیاکبر، کریمه اهل بیت، قم، نشر حاذق، چاپ اول، 1374، به نقل از انوار المشعشعین، ج 1، ص 213)، دو لقب مشهور آن حضرت «معصومه» و «کریمه اهل بیت» است، در رابطه با لقب کریمه اهل بیت در کتاب «در حریم حضرت معصومه(س)» این گونه آمده است که: در ایام محبوس بودن پدر بزرگوارش، حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) و در روزگار مسافرت برادرش حضرت رضا(علیه السلام) در دفاع از حریم ولایت و پاسداری از خط امامت، آن چنان نقش مؤثری ایفا کرد که به «شفیعه روز محشر» و «کریمه اهل بیت پیامبر» اشتهار یافت (مهدیپور، علیاکبر، در حریم حضرت معصومه(سلام الله علیها)، انتشارات رسالت، چاپ دوم، 1417 هـ، ص 11). و در کتاب «فروغی از کوثر»، ذیل عنوان «کریمه اهل بیت» آمده است که: «اولیاء الهی منشاء کرامات و عنایاتی بودهاند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگی آنهاست، از دیر زمان، آستانِ قدس فاطمی منشاء هزاران کرامت و عنایت ربانی بوده است…».
اما گفته می شود:شهرت این لقب برای حضرت معصومه (سلام الله علیها) به واسطه رؤیای صادقهای است که از مرحوم آیتالله سیدمحمود مرعشی نجفی(ره) نقل شده است. مرحوم سیدمحمود مرعشی نجفی بسیار علاقهمند بود که به هر طریقی شده، محل قبر شریف حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را به دست آورد، برای این مقصود، ختم مجرّبی انتخاب کرده، چهل شب به آن مداومت کرد تا شاید خداوند به طریقی او را از محل قبر شریف حضرت زهرا(س) آگاه فرماید، شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان استراحت کرده در عالم رؤیا به محضر مقدس حضرت باقر یا حضرت صادق (علیه السلام) مشرف شد. امام (علیه السلام) به ایشان فرمود: «علیک بکریمه اهل البیت»؛ به دامن کریمه اهل بیت چنگ بزن، ایشان به تصور اینکه منظور امام(علیه السلام) از «کریمه اهل بیت» حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، عرضه داشت: بلی! قربانت گردم من نیز این ختم را برای همین گرفتم که محل قبر شریف آن حضرت را به صورت دقیقتر بدانم و به زیارتش مشرف شوم، امام (علیه السلام) فرمودند: «منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است» (مهدی پور، علیاکبر، کریمه اهل بیت، قم، نشر حاذق، چاپ اول، 1374، ص 43) .
ازکرامات حضرت معصومه (سلام الله علیها)
حضرت آیت الله مكارم شیرازی (دام ظله) میفرماید: بعد از فروپاشی شوروی سابق و آزاد شدن جمهوریهای مسلماننشین (و از آن جمله جمهوری نخجوان) مردم شیعه نخجوان تقاضا كردند، كه عدهای از جوانان خود را به حوزه علیمه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند. مقدمات كار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین (سیصد نفر داوطلب) پنجاه نفری كه معدل بالایی داشتند و جامعترین آنها بودند برای اعزام به حوزه علمیه قم انتخاب شدند. در این میان جوانی - كه با داشتن معدل بالا، به سبب اشكالی كه در یكی از چشمانش وجود داشت انتخاب نشده بود - با اصرار فراوان پدر ایشان، مسوول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد، ولی هنگام فیلمبرداری از مراسم بدرقه از این كاروان علمی، مسوول فیلمبرداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمركز كرده و تصویر برجستهای از آن را به نمایش گذاشت. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شكسته میشود.
وقتی كاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساكن شدند این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت میشود، و در همان حال خوابش میبرد. در خـــــواب عوالمی را مشاهده كرده و بعد از بیداری میبیند چشمش سالم و بی عیب است.
او بعد از شفا یافتن به مدرسه برمیگردد، دوستان او با مشاهده این كرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشرف شده و ساعتها مشغول دعا و توسل میشوند. وقتی این خبر به نخجوان میرسد آنها مصرانه خواهان این میشوند كه این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آنجا برگردد كه باعث بیداری و هدایت دیگران و استحكام عقیده مسلمین گردد. (ضبط صوتی، تصویری این كرامت، به نقل حضرت آیت الله مكارم (دام ظله) در واحد فرهنگی آستانه موجود است).
شب میلاد اربابمه
السلام علیک یا اباعبدالله
دلم عجیب گرفته،امروز کلاس نویسندگی داشتم خیلی دیر به کلاس رسیدم.انگار هرچی می دوم دیرتر می رسم.امروزم از اون روزهای عجیبه،آخر هفته برای غالب افراد وقت خوبیه برای استراحت ،من امروز از بقیه روزهای هفته شلوغ تر بودم .یک عالمه کار عجیب وغریب انجام دادم که همه شون هم نتیجه نداد،حتی یکیشون ….
دلم روضه میخواد هر وقت حال دلم خراب می شه وتوکارای دنیا وامی مونم فقط یه چیز به ذهنم میرسه این حدیث معصوم “فروا الی الحسین"آقا کاش می شد فرار کنم به سمتت از دنیا….
فرار از دنیا،فرار از آدما،فرار از توقع ها،فرار از خودم..
به نظرم این فراراز خود از همش مهم تره ،اگر استادم الان اینجا بوداز نوشتنم کلی گله داشت…
اما امشب میخوام فقط برا خودم بنویسم،برا این دل ذلیل و خرابم.راستی شما هم این بوی عجیب و غریب رو حس می کنید؟از ظهر تا حالا همه جا بوی عجیبی میاد.به نظرم بوی بال یه فرشته دل شکسته،سوخته باله….اما نه شایدم عطر توبه است که فضا رو پر کرده ….
انگار گوشه ای از این عالم توبه فرشته ای پذیرفته شده،چه هلهله ای بین ملایک به پاست. خوب که نگاه میکنی قنداقه ای دربین استقبال ملایک پایین می آید..آری به تصدق این نوزاد فترس ملک بخشیده شد.
خدایا تو که فترس رابه عطر ارباب حسین 0علیه السلام)بخشیدی،نمیشه سیاهی روی ما رو هم به سفیدی پر قنداق ارباب ببخشی!
پروردگارم !آمیختن رفت وآمد ملایک در شب جمعه با شب میلاد حسین (علیه السلام) چه غوغایی در عالم به پا کرده امشب!
امشب ستاره بارانه…امشب هفت آسمان آذین بسته اند…امشب شب میلاد حسین زهراست.!!!!چه قرابت زیبایی دارنداین مادر و پسر _هردو سبب نجات من وتو…_
خدایا !کاش می شد شرمنده ارباب نباشم،چی میگم!مگه میشه ما باشیم ومدیون حسین(علیه السلام) نباشیم .ارباب ما هرچه داریم از توست .من آن کنیز سیه چرده،سیه کردار،سر بازار دنیا بودم.ارباب تو مرا خریدی،وساطتم کردی و
آبرو دادی.بقیه اش هم با تو ،اگر به من باشد در روزمرگی دنیا غرق می شوم بدون هیچ ثمره ای .اما شنیدم تو کربلا غلام هارو آبرو دادی…اربابم یه دست مسیحایی هم به من بکش، ارباب نوکرم کن،نوکری هم خودت یادم بده،ارباب آبرو بده ،ارباب معرفت بده،ارباب مهربانم می دانی از مستحبات ماه شعبان صدقه دادنه!!
ارباب گدایی یادم بده و بعدش کاسه ام را پر کن.گداتر از من سر کوچه عاشقی داری؟ ارباب تصدقت شوم من مسکین وفقیر نگاهت هستم،مسیحا اعجاز کن
ارباب من چشم انتظار روسیاه چشم به راهت دوختم،ارباب روی صدا کردن هم ندارم،مثال طفلی شدم که شیر را ریخته و کاسه اش را هم شکسته وروی بازگشت به خانه اربابش را ندارد،گردن کج کرده وکنار کوچه شرمگین ایستاده، تو و کرمت، ارباب چه کنم ؟!
خدایا امشب در خیل ملایکت دل این کوچک،تنها را هم شاد کن،خدایا ما راهم به میلاد حسینت راه بده،خدایا امشب عشق حسین را به دل های ما تصدق کن…
به بهانه تولد خواهری
یادم نمی رود روزهای قبل از تولدت را …
خدا بعد از چند سال به خانواده چهار نفره مان عنایت کرده و قرار بود به زودی فرشته ای کوچک وارد جمع مان شود. من و خواهر دومی که حالادیگر برای خودمان خانم هایی شده بودیم در خاله بازی هایمان برایت مادری می کردیم و نقل محافل کودکانه مان حرف ازآمدن تو بود.
روزی که بابا جلسه ای غیر رسمی تشکیل داد تا برایت اسم بگذاریم حتما خودت هم که مهمان قلب وروح مامان بودی گوشه ای منتظر چشم می چرخاندی تا نامت از آسمان فرو بیاید، مطمینم تو هم حاضر ساکت جلسه مان بودی…
از هر طرف اسمی برایت پیشنهاد می شد:زهرا ،لیلا،مهرناز،مریم… اصرار خاصی وجود داشت، که اسمت با -م- شروع شود تا با اسم من و خواهر دومی هم خوان باشد.من هم آبجی بزرگه (دختر تپل حاضر جواب خانواده )بودم که هر از چند گاهی با کلامی شیرین دلبری کرده و لب ها را به لبخندی مهمان می کردم، مشغول تعیین اسم برایت بودم.همین طور که در ذهنم با کلمات بازی می کردم و هم نوا با اسم خودم دنبال اسمی برایت می گشتم،فرشته کوچکی درگوشم نجوا کرد “مهدیه”
خوشحال از هم آهنگی آن با نام خودم و خواهر دومی، آن را به زبان آوردم.
لبخند رضایت پدر نشان از پیروزی من شد فرشته ها در طبق هایی از گل نامت را پایین آوردند،
“مهدیه “
خواهرکم امشب نیزسالروز میلادت همراه با عطر دل انگیز فرارسیدن ماه شعبان المعظم همراه است.
در این بیست و اندی سال که از خدا عمر گرفتی،جلو چشمانمان با بوته یاس همسایه جان گرفتی و بزرگ شدی و حالا دیگر برای خودت خانمی شدی مثال زدنی..
دخترک شلوغ چند سال پیش مان با موهای خرگوشی و چشمان پر فروغش حالا شده دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیوتراپی دانشگاه تهران،و انشاالله نخبه علمی و البته متدین کشور،دخترکی پر هیجان با کلی دغدغه های مهم و اساسی برای خودش و کشورش، همانند دخترکان هم کلاسی و هم سنگری اش پر تلاش و مصمم..
مهربانم،برای تمام تلاش هایت در این سال ها چه آنها که به نتیجه رسیده و چه آنها که هنوز در بستر زمان در حال حرکت است هزاران مرحبا؛ تو شایسته تقدیری
واما
خواهر خوش فکر جهادگرم،امیدوارم حالا که سالروز میلادت با عطر نرگس ماه شعبان المعظم معطر شده مصداق واقعی “کلنا عباسک یا مهدی “باشی و خودت را هر چه بیشتر از پیش برای ظهور موعود نجات بخش مان آماده کنی.
نمی دانم رمز وراز هم راهی مهدیه و ماه شعبان و میلاد و موعود چیست؟!!!
اماایمان دارم که آن را کلید واژه های چکیده و بیان مساله زندگی ات خواهی کرد.
کشورمان به تو و هم سنگرهایت برای آینده ای روشن نیاز دارد. شهید بابایی ها،برونسی ها، علم الهدی ها،همت ها،خرازی ها،زین الدين ها،امینی ها،جهان آرا ها،چمران ها،حججی ها،لطفی هاواحمدی روشن ها،شهریاری ها،چشم امیدشان به شماست و قطعا دعای خیرشان همراهتان… ،پس محکم و مقاوم پیش برو ناامیدشان نکن همان طور که تابه امروز نکرده ای …و بدان که خواهر دهه شصتی ات! همواره پشتت ایستاده و با تمام قوا حمایتت می کند.هر جا کمک خواستی فقط لازم است سرت را به عقب برگردانی تا من را تمام قد درکنارخودت ،ببینی. ،جنگیدن برای حراست از مرزهای فرهنگی کشورمان با من و توست،جان دادنش با من ساختنش باتو ….
به امید به دست آوردن لبخند رضایت امام مهربانی ها مهدی( عج الله تعالی فرجه )
پاسخ به یکی از شبهات در مورد مسجد جمکران
مسجد جَمْکَران
مسجدی منسوب به امام زمان (عج) در محدوده شهر قم که گفته میشود، حسن بن مثله جمکرانی به دستور امام زمان (عج) آن را ساخته است. مسجد جمکران تا دهه پنجاه شمسی، ساختمان کوچک و سادهای داشته، اما پس از انقلاب اسلامی ایران نوسازی شده و بر فضای آن افزوده و تاسیسات و بناهای متعددی پیرامون آن ساخته شده است.چندسالی است افرادی به طور کاملا هوشمندانه و برنامه ریزی شده شبهاتی در مورد این مکان مقدس درفضای مجازی مطرح کرده اند.
یکی ازشبهات مطرح شده ضعف سندی مسجد جمکران می باشد .
برای اثبات سندمسجد، درمراجعه به کتاب تاریخ قم که از کتاب مونس الحزین از امیرالمومنین (ع) روایتی نقل میکند که میفرماید، پایین و مشرف به کوه خضر ـ البته اسم کوه خضر سندی ندارد ـ مکانی با برکت ساخته میشود. فقط مشکل انتساب کتاب مونس الحزین، به شیخ صدوق است. اگر اینچنین نیز باشد با روشهای علم الحدیث و درایه الحدیث مشکل حل میشود. ابن شهر آشوب که فردی معتبر در زمینه علم حدیث و رجال است در کتاب المناقب خود میگوید مونس الحزین متعلق به فتال نیشابوری است و وی در کتاب مونس الحزین به سندی از عیسی بن حسن از امام صادق (ع)، با سند، معجزهای از معجزات امام حسن مجتبی (ع) را ذکر میکند که مسجد جمکران نیز در آن نقل شده است. مرحوم مجلسی از سید محمد بن ابیطالب حسینی در کتاب تسلیه المجالس از کتاب مونس الحزین، حدیثی نقل میکند. یعنی این کتاب، کتاب معتبری است. فتال نیشابوری در سال ۵۰۸ به شهادت رسیده و دو قرن بعد نویسنده کتاب تاریخ قم که معاصر شیخ صدوق بود، از این کتاب نقل میکند. البته اینگونه نقل کردن باز هم اتفاق افتاده است و نمونههای آن نظیر کتاب قاموس الرجال از مرحوم شوشتری که شخصی بسیار متبحر در علم رجال بوده است. نمونه دیگر در کتاب مقنعه شیخ مفید نیز وجود دارد. پس از این جهت که هم این شیوه نقل مرسوم و هم فتال نیشابوری فردی مورد اطمینان است، به یک اطمینان آرامش خاطر در سندیت این مسجد میرسیم.
دیگر اینکه درعلم حدیث احادیثی معروف به"من بلغ"داریم که مستندو دارای پشتوانه علمی هستند .دراین احادیث میگویند که اگر حدیثی دیده شد که در آن ثوابی گفته شده است، شخص به آن ثواب عمل کند، بعد معلوم شد که چنین چیزی وجود نداشته است، آن شخص ثوابش را میبرد چون فسق و فجوری انجام نداده، بلکه عمل مقبول و مطلوبی نزد خداوند صورت گرفته است.البته به این شرط که به واسطه انجام آن عمل بدعتی در دین رخ ندهد.
مطلب آخرهم این است که مسجد سند نمیخواهد. مسجدی ساخته شده است و گروهی از مومنان به آنجا میروند، به امامشان متوسل شده واعمال خیر انجام می دهند. نکته قابل توجه، هوشمندی و تدبیر امام زمان (عج) است که یک کانون اجتماع و پیوند قلبهای مومنان در دوران انتظار با جغرافیای خاصی در ایران انتخاب کرده که تبدیل به یک کانون هدایت و جریان اصیل دینی برای دنیا شده است وشاید همین موضوع باعث شده دشمنان اسلام احساس خطر کرده و با وارد کردن شبهات بی اساس تلاش می کنندتا این نقطه عطف و اتحادجهان اسلام اعم از شیعه وسنی را دروغین جلوه دهند.
با موارد گفته شده مسئله سندیت از جهات مختلف حل شده است و همینطور میبینیم که علمای بزرگ ما که در مسائل حدیثی سختگیر بودند نظیر شیخ مرتضی حائری، در کتاب خود مینویسد: «مسجد جمکران دارای ویژگیهایی است که سبک عبادی آن با عباداتی که در روایات به ما رسیده است، هماهنگ است». مرحوم آیت الله مرعشی نجفی که از مردان بزرگ رجال معاصر و از خُبرههای این فن است میفرمایند: «من چهل روز در این مسجد بیتوته کردهام.» آیت الله بروجردی که در چهار فقه اهل سنت نیز متبحر بود گفته است: «اگر من میتوانستم، تمام نمازهایم را در این مسجد میخواندم.» همچنین امام خمینی (ره) نیز اهتمام ویژه ای به مسجدجمکران داشتند و رهبر انقلاب نیز در طول هفته به این مسجد میآیند و شعری زیبا نیز برای آن سرودهاند. حتی ایشان میفرمایند که وقتی سید حسن نصرالله نزد من آمده بود و در حال گفتن مشکلات بود به او گفتم: «من خودم برای حل مشکلات، به مسجد جمکران رفته و آنجا درد و دل میکنم.» آیت الله فاضل لنکرانی گفتهاند که پانصد بار به مسجد جمکران مشرف شده است. آیت الله مکارم شیرازی یک سخنرانی مفصلی دارند که میفرمایند: «دستور ساخت این مسجد در بیداری بوده و در خواب نبوده است.» آیت الله بهجت هم مانند دیگر بزرگان مطالب بسیاری در خصوص مسجد جمکران دارند.ایشان در پاسخ به سوالی در مورد زمان رفتن به مسجد فرموده اند: «به دلتان رجوع کنید، چه زمانی اقبال دارد.» بزرگانی نظیر آیت الله گلپایگانی، شیخ محمد تقی بافقی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و… نیز نظر مثبتی به این مسجد داشتهاند، که خود دلیلی بر سندیت این مسجد مقدس است.
منابع:
1. پایگاه تحلیلی ظهور آنلاینhttp://zohooronline.ir/18571
2. خبرگزاری تسنیم ، سخنرانی آیت الله نجم الدین طبسی در نشست هماندیشی تخصصی بررسی جایگاه تاریخی و سندی تأسیس و توسعه مسجد مقدس جمکران
3. خبرگزاری عقیق، ارایه گزارش حجت الاسلام والمسلمین اشکوری
4. فرهنگ نیوز،گفتگو ابنا با حجت الاسلام و المسلمین عزیزالله حیدری
جمع آوری: مرضیه ساجدی فر – بهار 97