"برهان"

آن گاه که روز رستخیز شود، خدای بزرگ همگان را در یک سرزمین گرد آورد و ترازوهای ارزش سنج در پیش نهد. چون خونهای شهیدان با مرکب قلم دانشمندان به سنجش آید، مرکب قلم دانشمندان بر خونهای شهیدان برتری یابد.»
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

زندگی نامه حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)

28 تیر 1397 توسط ساجدي فر

دختر امام کاظم (علیه السلام) و خواهر امام رضا (علیه السلام)، از بانوان برجسته و بافضیلت خاندان اهل بیت و از جمله امامزادگان مدفون در قم است که زیارت مرقد او نزد شیعیان از جایگاه ویژه ای برخوردار است.   مأمون خلیفه عباسی،درسال200 علی بن موسی الرضا (ع) رابه طوس تبعید کرد.صاحب کتاب تاریخ قم می گوید: حضرت معصومه (سلام الله علیها)در سال 201 به  قصد دیدار برادر از زادگاه خود مدینه  به جهت دیدار برادر راهی مرو شد. گفته شده فاطمه معصومه پس از دریافت نامه برادرش، خود را آماده سفر نمود (امینی،الغدیر، ج1،ص 170). حضرت معصومه با کاروانی از بستگان و خویشانِ خویش راهی ایران شدند (داخل بن سید ، من لایحضره الخطیب ،ج 4، ص 461). چون به ساوه رسیدند دچار جنگ سختی با دشمنان اهل بیت شدند و همه برادران و برادرزادگان وی به شهادت رسیدند. فاطمه معصومه پس از دیدن جنازه های غرقه به خون عزیزانش به سختی بیمار شد. وی پس از این جریان، خادم خود را امر فرمود که او را به قم ببرد (تشید ،قیام سادات علوی ،ص 160). قول دیگر آن است چون خبر بیماری ایشان به آل سعد رسید تصمیم گرفتند خدمت ایشان رسیده و از وی درخواست کنند تا به قم بیایند (ناصرالشریعه ،تاریخ قم ،1383 ش ،ص 163). در این میان موسی بن خزرج بن سعد اشعری یکی از اشعریان قم و از اصحاب امام رضا (علیه السلام) بر این امر تقدم جست و خدمت فاطمه معصومه رسید (مجلسی ، بحار الانوار،1403 ق ،ج48،ص 290). مهار شتر ایشان را گرفت و ایشان را وارد قم ساخت و در خانه خویش منزل داد.دربعضی از منابع  23ربیع الاول را روز ورود حضرت معصومه (سلام الله علیها) به قم  دانسته  اند. ایشان 17روز در این خانه ساکن و به عبادت و راز و نیاز مشغول بودند. اکنون عبادت گاه ایشان به -بیت النور- مشهور است.

 

دلایلی بر عصمت حضرت معصومه (سلام الله علیها)

 حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ از جمله زنانی است که می‌توان ادعا کرد تالی‌تلو معصوم است؛ ایشان از اندک زنانی هستند که بیشترین بهره برداری را از فروغ جاودان الهی و نور ولایت، داشتند و توانستند خود را در کمالات معنوی اندکی پایین‌تر از معصومان (علیهم السّلام) بسازند، حضرت معصومه (سلام الله علیها) مانند حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بنا به مقتضای عبارت معروف «أهل البیت أدری بما فی البیت» - اهل خانه از آنچه که در خانه می‌گذرد، بیشتر از دیگران می‌دانند - هستند(حکیمی، محمد،‌حضرت معصومه و شهر قم، معاصر، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1376، ص 41).

شخصیت مثبت و عفیفانه ایشان باعث شد که حضرت رضا (علیه السلام) به او لقب معصومه داد. چرا که از امام رضا (علیه السلام) روایت شده: «هر کس معصومه (سلام الله علیها) را در قم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت نموده است». (سپهر، ناسخ التواریخ، ج3، ص68) شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) در او تجلی یافته است. در روایتی آمده که هنگام دفن حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) زمانی که به جستجوی شخصی قابل برای گذاشتن حضرت در داخل قبر بودند، ناگاه از جانب صحرا دو نفر نقاب دار پیدا شدند و همین که به نزدیک جنازه پاک و مطهر حضرت رسیدند، از مرکب خود پیاده شده و بر جنازه حضرت معصومه (سلام الله علیها) نماز خواندند و ایشان را در داخل خاک گذاشته و دفن کردند؛ که به احتمال قوی آن دو نفر امام رضا و امام جواد (علیهما السلام) بوده اند (اشتهاردی، معصومه فاطمه دوم، ص159).

افزون بردلایل بالا در عصمت حضرت معصومه (سلام الله علیها) و امثال ایشان باید گفت، علاوه بر استعداد وطهارت ذاتی که این بزرگواران داشتند اکتساب و پذیرش عصمتی که به سبب اطاعت از عصمت امام معصوم حاصل می‌شودغیر از عصمتی که از طرف خداوند به انبیای الهی و اوصیای آنها به خاطر ظرفیتشان عنایت فرموده‌  است چنانکه آن حضرت نیز برخوردار از مرتبه‌ای از عصمت اکتسابی و دارای مقام شفاعت در نزد خداوند و صاحب کرامات عالیه‌ای است که با تمسک به ولایت و اطاعت از امامت آن را خداوند به آن حضرت اعطاء نموده است.

 مقام بانوی کریمه از زبان امامان معصوم (علیهم السّلام) 

امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدا حرمی دارد و آن مکه است، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ حرمی دارد و آن مدینه است، امیرالمؤمنین (علیه السلام) حرمی دارد و آن کوفه است… بهشت هشت در دارد که سه تای آن از قم است؛ در این شهر زنی از فرزندان من از دنیا می‌رود، نام او فاطمه دختر موسی ـ علیه السلام ـ است و با شفاعت او همه شیعیان من روانه بهشت می‌شوند(قمی، عباس، سفینة البحار، ج 2، ص 376).

شهر قم مدفن تعداد زیادی از امامزادگان است و هر کدم دارای مقامات بس والایی هستند، اما ائمه ـ علیهم السّلام ـ تنها از اهمیت شخصیت و زیارت دختر موسی بن جعفر ـ سلام الله علیها ـ سخن گفته‌اند، این خود نشانگر عظمت معنوی این بانوی بزرگ است.

 داشتن زیارت نامه مخصوص 

این بانوی بزرگوارمانندپیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السّلام) دارای زیارت نامه ی مخصوص است، در حالی که در آرامگاه‌های دیگر امامزادگان به طور معمول خواندن فاتحه مرسوم است.

چند نکته در زمینه شخصیت حضرت معصومه (سلام الله علیها) 

1 . مسافرت ایشان پس از هجرت اجباری برادر بزرگوارش امام رضا (علیه السلام) به مرو به سمت ایران به جهت دیدار با برادر، اما آنگونه که مورخان نوشته‌اند این مسافرت به سرانجام نرسید و حضرت معصومه با رسیدن به ساوه بیمار شد و دستور داد او را به قم ببرند و در همین شهر بود که جان را به جان آفرین تسلیم کرد(قمی‌، عباس، همان، ص 376؛ حکیمی، محمد، حضرت معصومه و شهر قم، معاصر، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1376، ص 41 ـ 40). حرکت آن حضرت از مدینه به سمت ایران با این مسیر طولانی و به جان خریدن همه سختی‌های مسافرت مخصوصاً خطراتی که از ناحیه حکومت مأمون آن حضرت را تهدید می‌کرد حاکی از شخصیت سیاسی و اجتماعی این بانوی بزرگ است.

2 . در این مسافرت آن گاه که مریض شد و از دستیابی به امام رضا ـ علیه السلام ـ مأیوس شد با توجه به آگاهی او از موقعیت آینده قم و مرکزیت فرهنگی آن دستور داد او را به قم ببرند تا پس از پرواز روح بلندش به سوی ملکوت، حرم بهشت گونه‌اش مأمن عاشقان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ قرار گیرد.

این تصمیم یعنی دستور برای رسیدن به قم، حاکی از داشتن دید فرهنگی دختر موسی بن جعفر ـ سلام الله علیها ـ است. در این راستا وقتی زندگی‌نامه آن حضرت را مطالعه کنیم در می‌یابیم که یکی از القاب مشهور آن حضرت «محدثه»(محمدحسون؛ ام علی مشکور، اعلام النساء المومنات، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1411 هـ . ق، ص 577) است، وی روایاتی را از اجداد طاهرینش نقل کرده، همچنین جمعی از ارباب علم حدیث از او نقل حدیث کرده‌اند؛ از آن جمله می‌توان به روایتی که آن حضرت در سلسلة سند هست و به خبر مسلسل به فواطم (قمی، عباس، همان، واژه شیع و فطم) مشهور شده اشاره کرد:

بکر بن احمد قصری از فاطمه دختر امام رضا ـ علیه السلام ـ و او از فاطمه (حضرت معصومه) و زینب و ام کلثوم دختران امام کاظم ـ علیه السلام ـ و آنان از فاطمه دختر امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت کرده‌اند و سند این حدیث به حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ می‌رسد که فرمود: آیا فراموش کرده‌اید فرمایش رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ را در روز عید غدیر که فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» (شافعی، شمس الدین محمد، اسنی المطالب، مکتبه الامام امیرالمؤمنین، اصفهان، ص 50).

و همچنین روایت دیگری با همین سلسله سند که به حدیث معراج مربوط است (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 65، ص 76، ح 136).

مقام شفاعت بانوی در قم آرمیده

بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم، از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که دختر نبوت و همسر امامت هستند نیز مقام شفاعت ذکر شده که شفاعت ایشان، گستره ای دارد بسیار وسیع و جهان شمول و می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد؛ همچنین برای حضرت معصومه (سلام الله علیهما) نیز مقام شفاعت در برخی روایت ذکر شده تا آنجا که به ایشان لقب شفیعه روز جزا داده اند. (مسعودی، زندگانی و فضایل حضرت معصومه (علیها السلام)، ص35و36) بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: «با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند» (مجلسی، همان، ج6، ص216). همچنین در فرازی از زیارت نامه حضرت معصومه که از امام رضا (علیه السلام) نقل شده، آمده است: «ای فاطمه مرا در بهشت شفاعت کن (همان، ج102، ص266).

 مقام حضرت معصومه (سلام الله علیها) در نزد پدر

 این بانوی کریمه در دوران حکومت فردی سفاک و ظالم به نام هارون الرشید می زیست. هارون دشمنی عجیبی با امام موسی کاظم (علیه السلام) داشت بطوریکه تا متوجه رفت و آمد شخصی به منزل امام (علیه السلام) می شد، او را مورد آزار و اذیت قرار میداد. اینکه در تاریخ می خوانیم حضرت معصومه (سلام الله علیها) ازدواج نکردند، یکی از دلایلش همین است که کسی جرأت نمی کرد به عنوان داماد موسی بن جعفر (علیهما السلام)، با این خاندان وصلت نماید. (زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ص162) آنچه در مورد ایشان مورد توجه است بزرگ شدن در دامن پدرشان وتربیت پذیری از برادرشان حضرت امام رضا علیه السلام است، این بانوی بزرگوار حق تربیت را کامل به جا آورده و با ولایت پذیری کامل و اطاعت و حمایت کم نظیر از امام زمان خود ادای تکلیف نمودند.
وقتی پدری در مورد دخترش جمله «فداها ابوها» (پدرش فدای او باد) بکار می برد، نشان دهنده عشق کامل پدر به دختر است. با مراجعه به تاریخ می بینیم تنها دو نفر برای دختر عزیزشان این جمله را به کار بردند، یکی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مقام حضرت فاطمه (سلام الله علیها) (شیخ صدوق، آمالی صدوق، ص234) و دیگری حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) در مقام علمی حضرت معصومه (سلام الله علیها) (مستنبط، کشف اللئالی).

چرا حضرت معصومه (سلام الله علیها) کریمه نامیده شدند

حضرت فاطمه دختر امام موسی بن جعفر(ع) دارای القاب زیادی هستند، در کتاب «انوار المشعشعین» به غیر از دو لقب «معصومه» و «کریمه اهل بیت» ده لقب دیگر در زیارتنامه‌ای، برای حضرت معصومه (سلام الله علیها) نقل شده است (مهدی‌پور، علی‌اکبر، کریمه اهل بیت، قم، نشر حاذق، چاپ اول، 1374، به نقل از انوار المشعشعین، ج 1، ص 213)، دو لقب مشهور آن حضرت «معصومه» و «کریمه اهل بیت» است، در رابطه با لقب کریمه اهل بیت در کتاب «در حریم حضرت معصومه(س)» این گونه آمده است که: در ایام محبوس بودن پدر بزرگوارش، حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) و در روزگار مسافرت برادرش حضرت رضا(علیه السلام) در دفاع از حریم ولایت و پاسداری از خط امامت، آن چنان نقش مؤثری ایفا کرد که به «شفیعه روز محشر» و «کریمه اهل بیت پیامبر» اشتهار یافت (مهدی‌پور، علی‌اکبر، در حریم حضرت معصومه(سلام الله علیها)، انتشارات رسالت، چاپ دوم، 1417 هـ، ص 11). و در کتاب «فروغی از کوثر»، ذیل عنوان «کریمه اهل بیت» آمده است که: «اولیاء الهی منشاء کرامات و عنایاتی بوده‌اند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگی آن‌هاست، از دیر زمان، آستانِ قدس فاطمی منشاء هزاران کرامت و عنایت ربانی بوده است…».

 اما گفته می شود:شهرت این لقب برای حضرت معصومه (سلام الله علیها) به واسطه رؤیای صادقه‌ای است که از مرحوم آیت‌الله سیدمحمود مرعشی نجفی(ره) نقل شده است. مرحوم سیدمحمود مرعشی نجفی  بسیار علاقه‌مند بود که به هر طریقی شده، محل قبر شریف حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را به دست آورد، برای این مقصود، ختم مجرّبی انتخاب کرده، چهل شب به آن مداومت کرد تا شاید خداوند به طریقی او را از محل قبر شریف حضرت زهرا(س) آگاه فرماید، شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان استراحت کرده در عالم رؤیا به محضر مقدس حضرت باقر یا حضرت صادق (علیه السلام) مشرف شد. امام (علیه السلام) به ایشان فرمود: «علیک بکریمه اهل البیت»؛ به دامن کریمه اهل بیت چنگ بزن، ایشان به تصور اینکه منظور امام(علیه السلام) از «کریمه اهل بیت» حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، عرضه داشت: بلی! قربانت گردم من نیز این ختم را برای همین گرفتم که محل قبر شریف آن حضرت را به صورت دقیق‌تر بدانم و به زیارتش مشرف شوم، امام (علیه السلام) فرمودند: «منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است» (مهدی پور، علی‌اکبر، کریمه اهل بیت، قم، نشر حاذق، چاپ اول، 1374، ص 43) .

ازکرامات حضرت معصومه (سلام الله علیها)

حضرت آیت الله مكارم شیرازی (دام ظله) می‌فرماید: بعد از فروپاشی شوروی سابق و آزاد شدن جمهوری‌های مسلمان‌نشین (و از آن جمله جمهوری نخجوان) مردم شیعه نخجوان تقاضا كردند، كه عده‌ای از جوانان خود را به حوزه علیمه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند. مقدمات كار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین (سیصد نفر داوطلب) پنجاه نفری كه معدل بالایی داشتند و جامع‌ترین آنها بودند برای اعزام به حوزه علمیه قم انتخاب شدند. در این میان جوانی - كه با داشتن معدل بالا، به سبب اشكالی كه در یكی از چشمانش وجود داشت انتخاب نشده بود - با اصرار فراوان پدر ایشان، مسوول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد، ولی هنگام فیلمبرداری از مراسم بدرقه از این كاروان علمی، مسوول فیلمبرداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمركز كرده و تصویر برجسته‌ای از آن را به نمایش گذاشت. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شكسته می‌شود.

وقتی كاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساكن شدند این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت می‌شود، و در همان حال خوابش می‌برد. در خـــــواب عوالمی را مشاهده كرده و بعد از بیداری می‌بیند چشمش سالم و بی عیب است.

او بعد از شفا یافتن به مدرسه برمی‌گردد، دوستان او با مشاهده این كرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشرف شده و ساعت‌ها مشغول دعا و توسل می‌شوند. وقتی این خبر به نخجوان می‌رسد آنها مصرانه خواهان این می‌شوند كه این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آنجا برگردد كه باعث بیداری و هدایت دیگران و استحكام عقیده مسلمین گردد. (ضبط صوتی، تصویری این كرامت، به نقل حضرت آیت الله مكارم (دام ظله) در واحد فرهنگی آستانه موجود است).

 

 

 

 نظر دهید »

پاسخ به یکی از شبهات در مورد مسجد جمکران

23 فروردین 1397 توسط ساجدي فر


مسجد جَمْکَران

مسجدی منسوب به امام زمان (عج) در محدوده شهر قم که گفته می‌شود، حسن بن مثله جمکرانی به دستور امام زمان (عج) آن را ساخته است. مسجد جمکران تا دهه پنجاه شمسی، ساختمان کوچک و ساده‌ای داشته، اما پس از انقلاب اسلامی ایران نوسازی شده و بر فضای آن افزوده و تاسیسات و بناهای متعددی پیرامون آن ساخته شده است.چندسالی است افرادی به طور کاملا هوشمندانه و برنامه ریزی شده شبهاتی در مورد این مکان مقدس درفضای مجازی مطرح کرده اند.

یکی ازشبهات مطرح شده ضعف سندی مسجد جمکران می باشد .

 برای اثبات سندمسجد، درمراجعه به کتاب تاریخ قم که از کتاب مونس الحزین از امیرالمومنین (ع) روایتی نقل می‌کند که می‌فرماید، پایین و مشرف به کوه خضر ـ البته اسم کوه خضر سندی ندارد ـ مکانی با برکت ساخته می‌شود. فقط مشکل انتساب کتاب مونس الحزین، به شیخ صدوق است. اگر اینچنین نیز باشد با روش‌های علم الحدیث و درایه الحدیث مشکل حل می‌شود. ابن شهر آشوب که فردی معتبر در زمینه علم حدیث و رجال است در کتاب المناقب خود می‌گوید مونس الحزین متعلق به فتال نیشابوری است و وی در کتاب مونس الحزین به سندی از عیسی بن حسن از امام صادق (ع)، با سند، معجزه‌ای از معجزات امام حسن مجتبی (ع) را  ذکر می‏کند که مسجد جمکران نیز در آن نقل شده است. مرحوم مجلسی از سید محمد بن ابیطالب حسینی در کتاب تسلیه المجالس از کتاب مونس الحزین، حدیثی نقل می‌کند. یعنی این کتاب، کتاب معتبری است. فتال نیشابوری در سال ۵۰۸ به شهادت رسیده و دو قرن بعد نویسنده کتاب تاریخ قم که معاصر شیخ صدوق بود، از این کتاب نقل می‌کند. البته اینگونه نقل کردن باز هم اتفاق افتاده است و نمونه‌های آن نظیر کتاب قاموس الرجال از مرحوم شوشتری که شخصی بسیار متبحر در علم رجال بوده‌ است. نمونه دیگر در کتاب مقنعه شیخ مفید نیز وجود دارد. پس از این جهت که هم این شیوه نقل مرسوم و هم فتال نیشابوری فردی مورد اطمینان است، به یک اطمینان آرامش خاطر در سندیت این مسجد می‌رسیم.

دیگر اینکه درعلم حدیث احادیثی معروف به"من بلغ"داریم که مستندو دارای پشتوانه علمی هستند .دراین احادیث می‌گویند که اگر حدیثی دیده شد که در آن ثوابی گفته شده است، شخص به آن ثواب عمل کند، بعد‌ معلوم شد که چنین چیزی وجود نداشته است، آن شخص ثوابش را می‌برد چون فسق و فجوری انجام نداده، بلکه عمل مقبول و مطلوبی نزد خداوند صورت گرفته است.البته به این شرط که به واسطه انجام آن عمل بدعتی در دین رخ ندهد.

مطلب آخرهم این است که مسجد سند نمی‌خواهد. مسجدی ساخته شده است و گروهی از مومنان به آنجا می‏روند، به امامشان متوسل شده واعمال خیر انجام می دهند. نکته قابل توجه، هوشمندی و تدبیر امام زمان (عج) است که یک کانون اجتماع و پیوند قلب‌های مومنان در دوران انتظار با جغرافیای خاصی در ایران انتخاب کرده که تبدیل به یک کانون هدایت و جریان اصیل دینی برای دنیا شده است وشاید همین موضوع باعث شده دشمنان اسلام احساس خطر کرده و با وارد کردن شبهات بی اساس تلاش می کنندتا این نقطه عطف و اتحادجهان اسلام اعم از شیعه وسنی را دروغین جلوه دهند.

با موارد گفته شده مسئله سندیت از جهات مختلف حل شده است و همینطور می‌بینیم که علمای بزرگ ما که در مسائل حدیثی سختگیر بودند نظیر شیخ مرتضی حائری، در کتاب خود می‌نویسد: «مسجد جمکران دارای ویژگی‌هایی است که سبک عبادی آن با عباداتی که در روایات به ما رسیده است، هماهنگ است». مرحوم آیت الله مرعشی نجفی که از مردان بزرگ رجال معاصر و از خُبره‌های این فن است می‌فرمایند: «من چهل روز در این مسجد بیتوته کرده‌ام.» آیت الله بروجردی که در چهار فقه اهل سنت نیز متبحر بود گفته است: «اگر من می‌توانستم، تمام نماز‌هایم را در این مسجد می‌خواندم.» همچنین امام خمینی (ره) نیز اهتمام ویژه ای به مسجدجمکران داشتند و رهبر انقلاب نیز در طول هفته به این مسجد می‌آیند و شعری زیبا نیز برای آن سروده‌اند. حتی ایشان می‌فرمایند که وقتی سید حسن نصرالله نزد من آمده بود و در حال گفتن مشکلات بود به او گفتم: «من خودم برای حل مشکلات، به مسجد جمکران رفته و آنجا درد و دل می‌کنم.» آیت الله فاضل لنکرانی گفته‌اند که پانصد بار به مسجد جمکران مشرف شده‌ است. آیت الله مکارم شیرازی یک سخنرانی مفصلی دارند که می‏فرمایند: «دستور ساخت این مسجد در بیداری بوده و در خواب نبوده است.» آیت الله بهجت هم مانند دیگر بزرگان مطالب بسیاری در خصوص مسجد جمکران دارند.ایشان در پاسخ به سوالی در مورد زمان رفتن به مسجد فرموده اند: «به دلتان رجوع کنید، چه زمانی اقبال دارد.» بزرگانی نظیر آیت الله گلپایگانی، شیخ محمد تقی بافقی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و… نیز نظر مثبتی به این مسجد داشته‌اند، که خود دلیلی بر سندیت این مسجد مقدس است.

 

منابع:

1. پایگاه تحلیلی ظهور آنلاینhttp://zohooronline.ir/18571                                                   

2. خبرگزاری تسنیم ، سخنرانی آیت الله نجم الدین طبسی در نشست هم‌اندیشی تخصصی بررسی جایگاه تاریخی و سندی تأسیس و توسعه مسجد مقدس جمکران 

3. خبرگزاری عقیق، ارایه گزارش حجت الاسلام والمسلمین اشکوری

4. فرهنگ نیوز،گفتگو ابنا با حجت الاسلام و المسلمین عزیزالله حیدری 

 

جمع آوری: مرضیه ساجدی فر – بهار 97

 نظر دهید »

اعمال شب‌های قدر

05 تیر 1395 توسط ساجدي فر

شب نوزدهم:

اولین شب از شب‌های قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمی‌رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال رقم می‌خورد و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل می‌شوند و به خدمت امام زمان علیه‌السلام مشرف می‌شوند و آنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض می‌کنند.

اعمال شب قدر بر دو نوع است: یکی آن که در هر سه شب انجام می‌شود و دیگر آن که مخصوص هر شبی است.

اعمالی که در هر سه شب مشترک است:

1- غسل. (مقارن غروب آفتاب، که بهتر است نماز عشاء را با غسل خواند.)

2- دو رکعت نماز وارد شده است که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ و در روایتی است که از جای خود برنخیزد تا حق تعالی او و پدر و مادرش را بیامرزد.

3- قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فیهِ اسمُکَ الاَکبَرُ و اَسماۆُکَ الحُسنی وَ ما یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار. پس هر حاجت که دارد بخواهد.

4- مصحف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید:

اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ.

ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله

ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِعلیٍّ

ده مرتبه: بِفاطِمَةَ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ

ده مرتبه: بِالحُسَین ِ

ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ

ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.

پس از این عمل هر حاجتی كه داری طلب کن.

5- زیارت امام حسین علیه السلام است؛ که در روایت آمده است که چون شب قدر می‌شود منادی از آسمان هفتم ندا می‌کند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام آمده است.

6- احیا داشتن این شب‌ها. در روایت آمده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوه‌ها و وزن دریاها باشد.

7- صد رکعت نماز بخواند که فضیلت بسیار دارد، و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند.

8- این دعا خوانده شود: اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ…

اعمال مخصوص هر شب قدر

شب نوزدهم:

1- صد مرتبه “اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه".

2- صد مرتبه ” اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ".

3- دعای “یا ذَالَّذی کانَ…” خوانده شود .

4- دعای ” اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ…” خوانده شود.

شب بیست و یکم:

فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است، و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز، هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیره در این شب به عمل آورد، در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سوم.

امام صادق علیه‏ السلام فرمود:« تقدیر امور و سرنوشت‌ها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحكیم آن در شب بیست و یكم، و امضا ‏آن در شب بیست و سوم صورت می‏گیرد.» (وسائل الشیعه، حرّ عاملی، دار الاحیاء التراث، ج 7، ص259)

شب بیست و سوم شب شریفی است ،طبق روایت امام صادق علیه السلام در این شب تقدیرات ما امضا می شود،پس بکوشیم با عبادت و خاکساری به درگاه خداوند متعال ،بهترین تقدیرات را از او خواسته و تمنّا کینم آنچه از خیر هست برای ما امضا شود و شرور با نگاه رحمت خداوند مهربان از زندگی ما دفع شوند.

دعاى شب بیست و سوّم

یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ

اى پروردگار شب قدر و قرار دهنده آن بهتر از هزار ماه و پروردگار شب و روز

وَالْجِبالِ وَالْبِحارِ وَالظُّلَمِ والاْنْوارِ وَالاْرْضِ وَالسَّماَّءِ یا بارِئُ یا

و كوهها و دریاها و تاریكى ها و روشنیها و زمین و آسمان اى پدیدآرنده اى

مُصَوِّرُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا اَللّهُ یا قَیُّومُ یا اَللّهُ یا بَدیعُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا

صورت بخش اى عطابخش اى نعمت ده اى خدا اى بخشاینده اى خدا اى پاینده اى خدا اى نوآفرین اى خدا اى خدا

اَللّهُ لَكَ الاْسْماَّءُ الْحُسْنى وَالاْمْثالُ الْعُلْیا وَالْكِبْرِیاَّءُ وَالاْ لاَّءُ اَسْئَلُكَ

اى خدا از آن توست نامهاى نیك و نمونه هاى والا و بزرگى و نعمتها از تو خواهم كه

اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ

درود فرستى بر محمد و آل محمد و قرار دهى نام مرا در این شب در زمره

فِى السُّعَداَّءِ وَرُوحى مَعَ الشُّهَداَّءِ وَاِحْسانى فى عِلِّیّینَ وَاِسائَتى

سعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسان و نیكیم را در بلندترین درجات و گناهم را

مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لى یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبى وَایماناً یُذهِبُ الشَّكَّ

آمرزیده و یقینى به من ببخشى كه همیشه با دلم همراه باشد و ایمانى به من بدهى كه یكسره شك و تردید را

عَنّى وَتُرْضِیَنى بِما قَسَمْتَ لى وَ اتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الاْخِرَةِ

از من دور كنى و بدانچه نصیبم كرده اى خوشنودم سازى و بده به ما در دنیا نیكى و نعمت و در آخرت نیز

حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنى فیها ذِكْرَكَ وَشُكْرَكَ

نیكى و نگاهمان دار از عذاب آتش سوزان و روزیم كن در این شب ذكر خود و سپاسگزاریت

وَالرَّغْبَةَ اِلَیْكَ وَالاِْنابَةَ والتَّوبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ

و شوق و بازگشت و توبه بسوى خودت را و موفقم بدار بدانچه موفق داشتى بدان محمد و آل

مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ

محمد علیهم السلام

و روایت كرده محمّد بن عیسى به سند خود از صالحین : كه فرمودند مكرّر مى كنى در شب بیست و سیّم از ماه رمضان این دعا را در حال سجود و قیام و قعود و بر هر حالى كه هستى در تمام ماه و هر چه ممكنت شود و هر زمانى كه حاضر شود تو را یعنى یادت آید این دعا در روزگار حیاتت مى گوئى بعد از ستایش كردن حقّ تعالى به بزرگوارى و فرستادن صلوات بر پیغمبر صلى الله علیه و آله :

اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَعَلى اباَّئِهِ فى

خدایا باش براى ولى خود (فلان پسر فلان )حضرت حجت فرزند امام حسن عسكرى درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد در

هذِهِ السَّاعَةِ وَفى كُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقاَّئِداً وَناصِراً وَدَلیلا

این ساعت و در هر ساعت یار و مددكار و نگهبان و رهبر و یاور و راهنما

وَعَیْناً حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

و مى خوانى نیز :و دیده بان تا او را از روى میل و رغبت مردم در روى زمین سكونت دهى و بهره مندش سازى زمانى دراز

یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ یا مُجْرِىَ الْبُحُورِ یا مُلَیِّنَ

اى تدبیركننده كارها اى برانگیزنده هركه در گورها است اى روان كننده دریاها اى نرم كننده

الْحَدیدِ لِداوُدَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمدٍ وَافْعَلْ بى كَذا وَكَذا

آهن براى حضرت داود درود فرست بر محمد و آل محمد و بكن نسبت به من چنین و چنان

و به جاى این كلمه حاجات خود را بخواهد

اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ

همین امشب همین امشب

و بلند كن دستهاى خود را به سوى آسمان یعنى در وقت گفتن یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ تا آخر و بگو این دعا را در حال ركوع و سجود و ایستاده و نشسته و مكرّر كن آنرا و بگو آنرا نیز در شب آخر ماه رَمَضان .

منبع : کتاب مفاتیح الجنان

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

 1 نظر

حد شرعی سود در فروش کالا

03 تیر 1395 توسط ساجدي فر

در نظام اقتصادى اسلام، تعیین قیمت در بازار، بر اساس عرضه و تقاضاست، ولى این بازار از سوى قوانین ثابت شرعى و متغیر حکومتى، محدود و توسط دولت نظارت مى‏شود. البته اگر دولت در مواردى تشخیص دهد که تعیین قیمت خاص، تأمین کننده مصالح اسلام و مسلمین است، مى‏تواند اقدام به قیمت گذارى نماید.

در این مقاله از مباحث احکام خرید و فروش دو پرسش و پاسخ را تقدیم شما عزیزان می کنیم:

سوال: حد شرعی سود در فروش کالا چقدر است؟ گرفتن چه مقدار سود در فروش کالا مجاز است؟ آیا برای صنایع دستی حد شرعی و مقدار سود وجود دارد؟

در پاسخ به این پرسش نظر شما را به استفتایی از مقام معظم رهبری در همین زمینه جلب می نماییم:

سوال: این جانب از تولید کنندگان وسایل الکترونیکى هستم، آیا جایز است آنها را به‌ هر قیمتى که مى‌خواهم و بازار عرضه و تقاضا، آن را قبول مى‌کند، بفروشم؟

ج: فروش کالایى که قیمت معیّنى از طرف دولت ندارد، به قیمتى که مورد توافق خریدار و فروشنده است و اجحاف به خریدار هم نباشد، اشکال ندارد. (امام خمینى توضیح المسائل (محشى - امام خمینى)، ج‌2، ص 280، س 1614)

البته معمولاً اصناف مختلف، سود های متفاوتی را با توجه به نوع کالا و عمده فروشی یا تک فروشی کالا ها، معین کرده اند که به عنوان قانون خرید و فروش تلقی می شود.

در ارتباط با صنایع دستی نیز می دانیم که در بیشتر موارد، این تولیدات از چیزهایی نیست که مورد نیاز ضروری افراد جامعه باشد و بر همین اساس، نداشتن آنها به روند معمول زندگی آسیب نخواهد رساند، بلکه غالب خریداران بر اساس سلیقه خود آنها را خریداری کرده و بیش از آنکه قیمت، برای آنها مهم باشد، هنر به کار رفته مهم است. به همین دلیل، نمی توان درصد خاصی را برای سود، مشخص کرد و به صورت معمول، این قواعد عرضه و تقاضاست که قیمت را مشخص نموده و طبیعتا دریافت سود بر اساس همین قواعد نیز ایرادی نخواهد داشت.

سوال: آیا قیمت فروش محصولات تولیدی و یا تجاری را، شارع مشخص می کند یا بازار عرضه و تقاضا؟

یکى از مبانى اقتصادى اسلام، “آزادى اقتصادى” است. هر فرد، از دیدگاه اسلام، مى‏تواند در انواع فعالیت هاى اقتصادى، به شرط رعایت حدود و مقرّرات اسلامى، وارد شود. بنابر این، هر چند اصل اولى در زمینه‏ى فعالیت اقتصادى از دیدگاه اسلام، آزادى است، ولى این آزادى، براى رسیدن بشر به سعادت و کمال واقعى، محدود به حدود الهى شده است. و این امر کاملاً منطقى و عقلانى مى‏باشد، زیرا آدمى در پرتو آزادى به رشد مطلوب خود دست مى‏یابد و مى تواند استعدادهاى خود را، چنان که باید، به ظهور برساند. به دلیل ناتوانى بشر در تشخیص مصالح واقعى خود و آزمندى و طمع او که باعث مى‏شود تنها به حاصل عاجل کار خود بیندیشد و از اثر آجل آن غفلت کند، اگر آزادى او به وسیله‏ى هدایت هاى الهى و ضوابط شرعى جهت داده نشود، نتیجه‏اى جز نابودى امکانات سعادت واقعى و تلاش براى سلطه بر دیگران، و بى ‏توجهى هر چه بیشتر از معنویات، نخواهد داشت. و از این رو، اسلام، نه مانند سوسیالیسم به کلى با آزادى اقتصادى مخالفت می کند و آن را مضرّ به حال جامعه می داند و نه مانند سرمایه دارى با طرح آزادى بدون قید و شرط، زمینه ی فساد و تباهى آدمى را فراهم کرده است. بلکه به تعبیر شهید صدر راهى میانه را پیموده که آزادى را تصفیه مى‏کند و آن را صیقل مى‏زند و از آن وسیله‏اى براى صلاح و خیر انسانیت مى‏سازد.

در اقتصاد سرمایه‏دارى، قیمت در بازار بر اساس نیروهاى عرضه و تقاضا تعیین مى‏گردد. به اعتقاد اقتصاد دانان سرمایه‏دارى اگر انسان‏ها به صورت کاملاً آزاد و بدون دخالت و نظارت هیچ گونه عامل خارجى، حتى دولت، به داد و ستد بپردازند، بر آیند نیروهاى عرضه و تقاضاى موجود در این بازار، قیمتى را مشخص مى‏کند که مطلوبیت متقاضى و سود عرضه کننده را به حداکثر مى‏رساند. و چون حداکثر بهره‏مندى هدف سرمایه دارى است، همین قیمت تأمین کننده ى هدف و مطلوب معرفى مى‏شود.

در نظام اقتصادى اسلام، تعیین قیمت در بازار، هر چند بر اساس نیروهاى عرضه و تقاضاست، ولى این بازار از سوى قوانین ثابت شرعى و متغیر حکومتى محدود و توسط دولت نظارت مى‏شود. البته اگر دولت در مواردى تشخیص دهد که تعیین قیمت خاص، تأمین کننده مصالح اسلام و مسلمین است، مى‏تواند اقدام به قیمت گذارى نماید.

مطلوبیت قیمت نیز تابع میزان هماهنگى آن با مصالح اسلام و مسلمین و قوانین مى‏باشد. بنابر این، بالا رفتن قیمت در اثر احتکار یا کاهش آن در اثر افزایش بى ‏رویه واردات، که به تولید داخلى ضربه زند، هیچیک مطلوب نیست.

این نظریه که در شرایط خاص حاکم شرع می تواند قیمت گذاری کند مورد تأیید بسیاری از فقها، مثل: شیخ مفید در مقنعه، شهید اول در لمعه و شهید ثانی در شرح آن ، حضرت امام در تحریر الوسیله (تحریر الوسیله، ج 1، ص 502، کتاب المکاسب و المتاجر، مساله 23)، فرزند ایشان آقا مصطفی در شرح آن و آیة الله گلپایگانی در شرح وسیلة النجاة، می باشد.

(البته لازم است که متذکر گردیم که این یک بحث علمی است و طبیعی است که اندیشمندانی نظرات دیگری داشته باشند بر این اساس عده ای از فقها معتقدند که هیچ کس حتی امام معصوم مجاز نیست قیمت گذاری کند و مردم در قیمت گذاری آزاد هستند؛ از جمله ی آنها شیخ طوسی در کتاب مبسوط، ج 2، ص 195، فصل فی حکم التسعیر ؛ ابن ادریس حلی در سرائر، ج 2، ص 239؛ علامه حلی در تذکرة، ج 1، ص 585؛ شیخ انصاری در مکاسب، (چاپ جدید)، ج 4، ص 373 و حضرت آیة الله بهجت(ره) می باشند.

آیة الله بهجت (ره) در جامع المسائل می گویند: «محتکر (توسط حکومت) امر به فروش می شود ولی کسی برای او قیمت گذاری نمی کند و اگر گرانفروشی کند (که موجب ضرر رساندن به دیگران است) امر به پائین آوردن قیمت می شود تا جایی که ضرر رساندن به دیگران صدق نکند (در گرانفروشی) بدون این که برای او قیمت گذاری کنند. چون باید از ضرر کردن طرفین جلوگیری نمود.» جامع المسائل، ج 2، ص 472)

فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش احکام اسلامی تبیان

 نظر دهید »

شعری در مدح امام حسن

28 خرداد 1395 توسط ساجدي فر

 

ما را غلام کوی حسن آفریده اند
مبهوت و مات روی حسن آفریده اند
ما را پیاله نوش شرابش رقم زدند
مست از خم و سبوی حسن آفریده اند
خورشید را به این همه نقش و نگارها
از طلعت نکوی حسن آفریده اند
روشن ز نور روی مهش گشته روزها
شب را اسیر موی حسن آفریده اند
آری ز مقدمش همه جا بوی گل گرفت
گل را ز رنگ و بوی حسن آفریده اند
از انبیاء و اولیا همه را صف به صف ببین
مدهوش خلق و خوی حسن آفریده اند
میل نگاه هر چه گدایان شهر را
ولله سمت و سوی حسن آفریده اند

شعر از میلاد یعقوبی

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
خرداد 1404
ش ی د س چ پ ج
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

"برهان"

دراین وبلاگ می توانید در مطالب متنوع علمی ،پژوهشی ،نکات ناب اخلاقی و عرفانی ،به روزترین یافته های تربیتی ،همسرداری وفرزند پروری با ما هم سخن شوید. دغدغه های گاه وبیگاه نویسنده،حرف های حساب، والبته حراست ودفاع از مرزهای فرهنگی میهن عزیزمان با سلاح قلم. "دوست من خوش آمدید"
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • نکات بهداشتی
  • خواص خوراکی ها
    • میوه ها
    • ادویه ها
  • مذهبی
    • عصر انتظار
    • حجاب
    • مسایل روز
    • پاسخ به شبهات
  • خانواده
    • همسر داری
    • تربیت فرزند
    • خانه داری
  • آشپز بانو
  • ریز نکات
  • دل نوشته
  • مناسبتی

Random photo

فعالیت در فضای مجازی از نگاه رهبری

"برهان"

رتبه

    مطالب با رتبه بالا

    • دلنوشته آخر سالی (5.00)
    • شب میلاد اربابمه (5.00)
    • این قوم عادت دارد به بریدن سر /زکریا آن جا که هستی به امام حسین (ع) بگو به کدامین گناه مرا کشتند؟ (5.00)
    • به بهانه تولد خواهری (4.00)
    • بهترین روش برای پیشگیری از چاقی از نگاه امام رضا علیه السلام ()
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس